زن بودن، از آن دسته مفاهیمیست که کمتر از سایر مفاهیم به نسبت اهمیتی که دارد تعریف شده و کمتر کسی ورای هر دیدگاه افراطی بدان پرداخته است…
امروز ِ روزگار، حتی امروز در قرن بیست و یک، با اینکه زنها پا به پای مردان برای داشتن زندگی بهتر تلاش میکنند، میجنگند و گاه به نظر میرسد سبک زندگی مردانه اختیار کردهاند و بر تساوی حقوق خود با آن جنس برتر (!!) پای میفشارند، در خلوت خود، در لحظات تنهایی، آن زمانهایی که فقط من و تو میدانیم، یک زن نیاز دارد که دوستش بدارند، که شایستهی ستایش و تحسین بدانندش، که با او مثل یک زن، یک خانم، یک پرنسس رفتار شود، که با یک شیء جنـ.سی اشتباهش نگیرند و بفهمند احساسش مسبب ِ همآغوشیست و آن را ارج نهند، که یک مــــــــرد، با همهی غرور مردانهاش تنها و تنها برای او زانو بزند و دستانش را ببوسد…
پینوشت:
۱٫ آقایون لطفا چپ چپ نگاه نکنین! اینو یه فمنیست ننوشته، کسی نوشته که زن بودن رو درون خودش تجربه کرده و با کلمات به تصویر کشیده… و باور بفرمایید اهمیت دادن به همسر، نامزد، زوج، پارتنر یا دوستدخترتون چیزی از مردونگی شما کم نمیکنه هیچ، بهشم اضافه میکنه! لطفا تو دلتون نگید لوس میشه، پررو میشه!!، اگر شما بلد باشین چطور صادقانه عشق بورزید، تنها تاثیرش تجربهی یه رابطهی فوقالعادهست…
۲٫ خانوما لطفا فکر نکنید دورهی این حرفا گذشته! اگر آقایون امروز اینجوری رفتار میکنن، میتونه اثر قانون عمل و عکسالعمل باشه…!
11 پاسخ به زنانگی