آرشیو ماهانه: آگوست 2012

اون کسی که بخواد موقتا تنهایی‌هاتو پر کنه،

واسه تنها نبودن تو کنارت نیس،

واسه تنها نبودن خودش ه…!

به تنهایی ِ کسی، صرفا برای تنها نبودن خودتان نزدیک نشوید!!

می‌گن: از دل برود هر آن‌که از دیده برفت…

اینکه از دیده برفت، معنیش این نیست که ببینیش یا نبینیش. خیلی ساده یعنی از چشمت بیفته! دیگه هر روز هم ببینیش، اونی رو نمی‌بینی که قبلا می‌دیدی!

اینکه از دل برود هم معنیش این نیست که ازش بدت بیاد یا حتی دوستش نداشته باشی. خیلی ساده یعنی دیگه واست خاص نیست!

من به این ضرب‌المثل واقعا اعتقاد دارم. یعنی در مورد من صدق می‌کنه. کسی به این آسونیا از چشمم نمیفته، اما وقتی افتاد، دیگه افتاده… دیگه مثل قبل نمی‌بینمش. دیگه به دلم نمی‌شینه. دوستش دارم. راحتم. ناراحتی تو دلم نمی‌مونه. راحت می‌گذرم و می‌بخشم. معاشرت می‌کنم. اما … اما چیزی مثل قبل نمی‌شه. اما دیگه به دلم نمی‌شینه. دیگه از چشمم افتاده و واسه‌م خاص نیست…

thinking-girl

پی‌نوشت: البته تعداد افرادی که واقعا از چشمم افتادن انگشت‌شمارن! کسی از چشمم میفته که به دفعات دلمو شیکونده باشه و واقعا ازش ناامید شده باشم…

خیلی وقتا مشکل ما تو زندگی این ِ که هنوز تکلیفمون با خودمون مشخص نیست!

نمی‌دونیم از خودمون، زندگی و مسیر پیش ِ رو، و آدمای اطرافمون چه انتظاری داریم…

بهش فکر کن، حتی بیارش رو کاغذ و با جزئیات بنویسش! فقط یادمون باشه با خودمون روراست باشیم! حساب عادت‌ها و روزمرگی‌ها رو از خواسته‌هامون جدا کنیم. واسه هر چیزی که می‌نویسیم می‌خوایم، دلیل موجه داشته باشیم.

اون موقع می‌تونیم بفهمیم کجای زندگی خودمون وایسادیم و کجا باید بریم.

بهش فکر کن. منم فکر می‌کنم…

مسیر زندگی

همیشه اتفاقاتی که تو زندگی میفته دست ما نیست. یا حتی بهتر ِ بگم خیلی وقتا از قدرت پیش‌بینی ما خارج ِ. چیزایی که تو واسه‌شون آمادگی نداری، و پذیرشش سخت ِ.

مثل تصمیمی که یکی دیگه می‌گیره و مستقیما رو زندگی تو تاثیر می‌ذاره. تصمیمی که مربوط به خودش و زندگی خودش ِ و مسئولیتش هم به عهده‌ی خودش ِ اما تورو هم درگیر می‌کنه.

در نگاه اول سعی می‌کنی تغییرش بدی، هزارتا بهانه میاد تو ذهنت، می‌گی انصاف نیست، فولان، بیسار…

اما بعد که عمیق‌تر نگاه می‌کنی، ناگهان متوجه می‌شی تنها کاری که باید بکنی این ِ که به تصمیمش احترام بذاری.

گاهی انجام دادن هر کاری اشتباه ِ. دخالت تو تصمیم یکی دیگه اشتباه ِ. دخالت تو مسیری که آدما واسه خودشون تعیین می‌کنن اشتباه ِ. ما که نمی‌دونیم چی واسه یکی دیگه بهتر ِ! شاید اون تصمیم، واسه خودشون بهترین باشه. چرا باید همیشه فکر کنیم ما صلاح و مصلحت آدمایی که دوستشون داریم رو بهتر تشخیص می‌دیم؟ مگه ما خداییم؟!

و در نهایت یادمون باشه ما مسئول انتخاب‌های دیگران نیستیم. ما فقط می‌تونیم نظرمون رو بگیم. می‌تونیم تلاش کنیم کمک کنیم. ولی اینکه آخر هر کسی چه تصمیمی بگیره و چه مسیری رو انتخاب کنه دست خودش ِ، چون این زندگی خودش ِ…

اما هنوز یه حق انتخاب واسه ما باقی مونده. اینکه چطوری با تصمیمی که واسه‌مون گرفته شده کنار بیایم…

همیشه یه حق انتخاب هست، همیشه، تو هر شرایطی. فقط باید پیداش کرد.

این رو یادمون بمونه…

 

پی‌نوشت: عاشق آهنگ “چه خواب‌هایی” از آلبوم جدید شادمهر شدم. عالی ِ… [دانلود]

قلبم را بکش، اعتمادم را نه…

چرا که زخم قلب التیام یابد، اما بازگشت ِ اعتماد ِ از دست رفته، اگر نگوییم غیرممکن، سخت است، خیلی…

صبر ایوب می‌طلبد و اراده‌ای پولادین، با چاشنی ِ زمان…!

– دیدی بهت گفتم؟!

این جمله براتون آشنا نیست؟ و اوه، همه‌مون وقتی می‌شنویمش می‌خوایم سر به تن گوینده‌ش نباشه!

حالا بیاین با هم بررسیش کنیم!

مفهوم کلی این جمله سرزنش کردن ِ. اینکه مثلا همراه با خیرخواهی باشه، چیزی از بار منفیش کم نمی‌کنه… حالا بیاین دقیق‌تر نگاه کنیم! ما عزیزانمون رو سرزنش می‌کنیم به خاطر تجربه‌‌ای که کسب کردن!، چیزی که بهشون اضافه شده، اطلاعات جدیدی که یاد گرفتن! و این نهایت بی‌انصافی هست…

نباید فکر کنیم اگر کسی اون‌جوری که ما می‌دونیم، بهش فکر کردیم و تو زندگی یاد گرفتیم و به دیگری منتقلش کردیم، رفتار نکنه، سزاوار ِ شنیدن این جمله‌ست. زندگی یه مسیر ِ که خیلی چیزا رو آدما باید خودشون شخصا تجربه کنن تا بفهمنش. اینکه ما بهشون چی گفتیم، چیزی رو حل نمی‌کنه، فقط باعث می‌شه احساسات فرد فعال بشه یا شدت بگیره، اونم از نوع منفیش! از لحاظ زیستی هم بخوایم حساب کنیم، وقتی خون‌رسانی به یه بخش از مغز [قسمت مربوط به هیجان و عاطفه] زیاد می‌شه، به قسمت‌های دیگه [شناخت و تفکر] کم می‌شه! و نتیجه مسلم این ِ که به جای اینکه از تجربه‌ای که کسب کردیم درس بگیریم، بهش فکر کرده و شناختمون رو کامل کنیم، احساسات منفی وجودمون رو دربرگیره و به خودسرزنشی بپردازیم…

اشتباه کردن بد نیست. اشتباه هم یه بخشی از زندگی ماست. آدما تا اشتباه نکنن واقعا چیزی یاد نمی‌گیرن. اما نحوه برخورد با اون اشتباه مهم ِ. اینکه ما چه واکنشی در برابر اشتباهمون نشون می‌دیم، تعیین می‌کنه تا چه اندازه پخته و کاملیم…

هیچ‌کس حقش نیست جملات تحقیرآمیز بشنوه و سرزنش عینا یه جور تحقیر ِ!

اشتباه کنیم، یاد بگیریم، جبران کنیم، و به مسیرمون ادامه بدیم. نه خودمون رو سرزنش کنیم، نه دیگران رو! به عبارت بهتر، اجازه ندیم سرزنش بشیم یا سرزنش کنیم…

درباره من

سارایی هستم که قبلا تارا میرکا بود اما از یک جایی به بعد خواست با اسم واقعی‌ش بنویسه. اینجا از فکرهام و تجربه‌های شخصیم می‌نویسم که برام مهم هستن و بهم کمک می‌کنن آدم بهتری باشم تا شاید برای شما هم مفید باشه. روانشناسی خوندم که خب از این جهت که گاهی رو نوشته‌هام اثر می‌ذاره خواستم بدونین :دی. به خاطر یه مشکل جسمی از ویلچر استفاده می‌کنم اما زندگی عادی خودمو دارم، انگار نه انگار! اصولا برام مهم نیست چه محدودیتایی دارم باید به جایی که می‌خوام برسم و این یه دستوره!! اگر وبلاگ من رو تو وبلاگتون لینک کردین لطفا بهم بگین. بسی مچکرم :]

برای ارتباط با من میتونید از صفحه "تماس با من" استفاده کنید.

شبکه‌های اجتماعی

FacebookTwitterInstagramGoodreadsIMDB