از ظهر احساس سرماخوردگی داشتم، گلوم که دردناک شد، یه کپسول آموکسیسیلین و دو تا قرص سرماخوردگی به فاصله یه ساعت خوردم و نقش بر تختخواب شدم!! از اونجایی که تب داشتم، کلا بیهوش بودم تا عصر. حدودای ساعت هفت دیگه اومدن بیدارم کردن که بیدار شو، چهقد میخوابی و اینا! اصن تو مود تولد نبودم! رفتم تو سالن دیدم تنها روشنایی اونجا، شمعهاست!
با اون صدای نخراشیدهی ناشی از گلودردم، کلی جیغ و ویغ کردم! هرچی میگم من ویروسیام الان، بذارین شمعا رو فوت نکنم خب! خیلی محکم گفتن “برو بابا”!
معجزهی تولدم بود یا هرچی، از اون سرماخوردگی ناگهانی و شدید، اندکی آبریزش بینی مونده و بس!
تولدم مبارک!!!
28 پاسخ به امشب تولد منه