چند روز پیش با یکی از دوستان فیـ.س‌بوکی بحث می‌کردیم که لابه‌لای حرف‌ها به یکی از خصوصیات اخلاقی من اشاره کرد که خودم تا الان اصلا متوجهش نشده بودم و جا خوردم! اسم ویژگی من رو گذاشت “حکمت” و این‌جوری تعریفش کرد که: “وقتی یه چیزی رو می‌دونی بهش عمل می‌کنی” و توضیح داد که فرق دونستن و حکمت در همین عمل کردن ِ.

بعد یه اپلیکیشن تو فیـ.س‌بوک هست به اسم آینه. مطمئنا معرف حضور همه‌ی فیـ.س‌بوک‌بازان هست. تو این اپلیکیشن دوستان می‌تونن بر اساس سوال‌های تعریف‌شده در موردت اظهارنظر کنن و تو نیز متقابلا نظرت رو بگی. دیروز یکی دیگه از دوستان در پاسخ به سوال “آیا ایشان عجول هستند؟”، فرموده بودند “بله”…

دیشب هم که داشتم با رزا گپ می‌زدم، بهم یادآوری کرد سر تصمیمم وایسم! که ذهنم من این‌جوری پردازشش کرد که: “تارا سر تصمیماتت واینمیستی”، درست هم بود البته. تو پایدار موندن بر سر تصمیم‌هام مشکل دارم گاهی…

از اونجایی که من خیلی در مورد خودم فکر می‌کنم و سعی می‌کنم خودم رو خوب بشناسم یه لحظه جرقه‌ای تو ذهنم زده شد. این جرقه‌ی مذکور، سه ویژگی فوق رو به صورت یک خط مستقیم به هم پیوند داد!

چون من دوست دارم به چیزی که فکر می‌کنم درست ِ عمل کنم و عجول بودنم باعث می‌شه نتونم به صورت یه دانش ِ بالقوه مدتی تو ذهنم نگهش دارم، وقتی در مورد یه موضوعی فکر می‌کنم و به نتیجه‌ی خاصی می‌رسم هرچه سریع‌تر به دنبال راهی برای عملی کردنش می‌گردم و اساسا نمی‌ذارم این شناخت جا بیفته، تجزیه‌تحلیل شه، اصلاحش کنم بعد به مرحله‌ی عمل برسونمش! و چون سخت معتقدم “اشتباه را تصحیح نکردن خود اشتباه دیگری‌ست”، به محض اینکه به این نتیجه رسیدم که اشتباه کردم دوباره به سرعت دست به کار می‌شم و شناخت و دانش جدیدم رو به مرحله‌ی اجرا می‌ذارم! و همین باعث می‌شه نتونم سر تصمیماتم بمونم…

یه جور انعطاف‌پذیری با چاشنی عجول بودن و حکمت، مترادف شده با تصمیم‌گیری سریع و گاه متضاد؛ و این اصلا خوشایندم نیست.

10 پاسخ به کشف درونی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

~x( x-( o^: o:-) i-) b-) [-( @-> @-) >>: >:p >:D< >:) =p~ =d> =; =)) <:-p ;;;) ;;) ;) :| :x :D :> :-ss :-s :-p :-o@ :-o :-j :-h :-b :-? :-> :-< :-/ :-& :-$ :- :* :)) :) :(( :( 8-} 8-> -0- (:| #:-s #-o
درباره من

سارایی هستم که قبلا تارا میرکا بود اما از یک جایی به بعد خواست با اسم واقعی‌ش بنویسه. اینجا از فکرهام و تجربه‌های شخصیم می‌نویسم که برام مهم هستن و بهم کمک می‌کنن آدم بهتری باشم تا شاید برای شما هم مفید باشه. روانشناسی خوندم که خب از این جهت که گاهی رو نوشته‌هام اثر می‌ذاره خواستم بدونین :دی. به خاطر یه مشکل جسمی از ویلچر استفاده می‌کنم اما زندگی عادی خودمو دارم، انگار نه انگار! اصولا برام مهم نیست چه محدودیتایی دارم باید به جایی که می‌خوام برسم و این یه دستوره!! اگر وبلاگ من رو تو وبلاگتون لینک کردین لطفا بهم بگین. بسی مچکرم :]

برای ارتباط با من میتونید از صفحه "تماس با من" استفاده کنید.

شبکه‌های اجتماعی

FacebookTwitterInstagramGoodreadsIMDB