می‌گه: من اصلا نمی‌تونم تحمل کنم که ببینم همسر آینده‌م قبلا دوس‌دختر داشته! این روزها هم که همه‌ی پسرها حداقل یکیشو دارن!!

می‌پرسم: چرا؟ مگه چه مشکلی ایجاد می‌کنه؟

شروع می‌کنه به دلیل آوردن و سعی داره منو قانع کنه. میون حرفاش به “مقایسه کردن” اشاره می‌کنه، که از دید من تنها موضوع منطقی بود.

اینکه اگر قبلا با یکی باشی و بعدش با یکی دیگه، چه‌قدر قدرت داشته باشی که روابط یا رابطه‌ی قبلی رو با رابطه‌ت در حال حاضر قاطی نکنی و ذهنت نشه پر از سوالایی مثل اگر اون بود چی می‌گفت، تو همچین موقعیتی واکنش اون چی بود یا برعکس، با دوست سابقش هم مثل من حرف می‌زد؟ این‌جوری عاشقانه رفتار می‌کرد؟ اون رو بیشتر دوست داشت یا الان منو؟ و غیــــــره.

این افکار خیلی زنجیروار وارد ِ ذهن می‌شه و می‌تونه تیشه به ریشه‌ی کل ِ اون رابطه‌ی نوپا بزنه.

اما یه لحظه این افکار رو باید استاپ کرد و از خودمون بپرسیم واقعا مشکل کجاست؟ مشکل دوس‌دختر/پسر سابق ِ یا ذهن انحصار طلب من؟ یه رابطه وقتی تموم می‌شه که دیگه اون حس ِ دونفره وجود نداشته باشه، و یه رابطه‌ی جدید هم وقتی شروع می‌شه که اون حس ِ یه نفره هم یا تموم شده باشه، یا رو به اتمام باشه یا طرف بخواد که تموم بشه! نتیجه این ِ که طرف اومده جلو ببینه با تو به کجا می‌رسه! و واقعا چه اهمیتی داره که قبلا چی شده؟

اینم یکی دیگه از ایرادات ماست! زندگی تو گذشته و آینده!

یعنی قبلا چه‌جوری بوده؟ یعنی آخرش چی می‌شه؟

پس الان چی؟ همین الان که تو خوشحالی. همین الان که زندگی بهتر به نظر میاد!

در مورد گذشته: گذشته، گذشته! البته از دید من اینکه چطور گذشته مهم ِ. بعد تو تصمیم می‌گیری اون گذشته رو بپذیری یا نپذیری. اگر پذیرفتی، اون می‌شه یه بخش از زندگی کسی ِ که دوستش داری. همین و نه بیشتر!

در مورد آینده: با هر اتفاقی، وقتی اتفاق افتاد مواجه بشیم. این‌جوری راحت می‌شه از الان لذت برد و آرامش داشت…

پی‌نوشت: من شخصا یه مدت ‌ِ خودم رو رها کردم از هر قید و بندی که افسار به ذهنم می‌کشه. دوست دارم عقاید خودم رو داشته باشم و طبق اونا عمل کنم. الان به این خواسته‌م خیلی نزدیک شدم، خیلی… و این آرومم می‌کنه و به زندگیم جهت می‌ده. یه جهت ِ منحصر به فرد! جهتی که فقط مال خودم ِ!

16 پاسخ به خودت انتخاب کن: آب/دونه دادن یا تیشه به ریشه زدن!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

~x( x-( o^: o:-) i-) b-) [-( @-> @-) >>: >:p >:D< >:) =p~ =d> =; =)) <:-p ;;;) ;;) ;) :| :x :D :> :-ss :-s :-p :-o@ :-o :-j :-h :-b :-? :-> :-< :-/ :-& :-$ :- :* :)) :) :(( :( 8-} 8-> -0- (:| #:-s #-o
درباره من

سارایی هستم که قبلا تارا میرکا بود اما از یک جایی به بعد خواست با اسم واقعی‌ش بنویسه. اینجا از فکرهام و تجربه‌های شخصیم می‌نویسم که برام مهم هستن و بهم کمک می‌کنن آدم بهتری باشم تا شاید برای شما هم مفید باشه. روانشناسی خوندم که خب از این جهت که گاهی رو نوشته‌هام اثر می‌ذاره خواستم بدونین :دی. به خاطر یه مشکل جسمی از ویلچر استفاده می‌کنم اما زندگی عادی خودمو دارم، انگار نه انگار! اصولا برام مهم نیست چه محدودیتایی دارم باید به جایی که می‌خوام برسم و این یه دستوره!! اگر وبلاگ من رو تو وبلاگتون لینک کردین لطفا بهم بگین. بسی مچکرم :]

برای ارتباط با من میتونید از صفحه "تماس با من" استفاده کنید.

شبکه‌های اجتماعی

FacebookTwitterInstagramGoodreadsIMDB