مغز
مسکن خوردن واسه دردهای جسمی و تنشی مثل سردرد، و هورمونی مثل پریود تا جایی که از حد تحمل خارج نشه یه اشتباه محضه! وقتی آدم درد داره یعنی بدنش داره هشدار میده که نیاز به استراحت داری نباید از خودت کار بکشی و ازت میخواد به خودت اهمیت بدی. وقتی ما مسکن میخوریم اون درد وجود داره فقط ما احساسش نمیکنیم! اون نیاز به استراحت و اهمیت ضروریه اما ما نادیدهش میگیریم. و درست همینجاست که به فرسودگی نزدیک میشیم! تازه هربار بدن مجبور میشه برای اینکه صداش رو به گوش ما برسونه که ای بابا، مگه با تو نیستم میگم استراحت کن؟، بیشتر تلاش کنه و فرستندههای درد بیشتری رو به سمت مغز بفرسته و در نتیجه بار بعد درد بیشتری رو احساس میکنیم!
بدن ما همیشه داره باهامون حرف میزنه، منتها به زبان نمادین. سعی کنیم با زبان بدنمون آشنا بشیم و بهش گوش بدیم.
همیشه لبخند بزنیم…
لبخند زدن موقعی که شادیم، باعث میشه میزان هیجانزدگی تعدیل بشه و به جای یه هیجان افراطی که وقتی زمان بگذره جای خودش رو به احساس غمگینی میده، یه احساس مثبت ِ ملایم، با دوام ِ بیشتر بخزه زیر پوستمون.
و لبخند زدن وقتی ناراحتیم، حتی از نوع تلخش، باعث ترشح هورمونهایی میشه که به صورت فیزیولوژیکی احساس خوب بودن رو تو مغز ایجاد میکنه که شاید کمک کنه بتونیم زودتر و بهتر به احساس منفیای که حالا به هر دلیلی شکل گرفته غلبه کنیم.
لحظههامون سرشار از لبخند، حتی لبخند زوری!