کلافه
هیچ چکیدهای موجود نیست زیرااین یک نوشته حفاظت شده است.
چند روز بود خیلی کلافه بودم. حساسیتم بیـــش از اندازه خودنمایی میکرد. با کوچکترین حرفی میرنجیدم و حوصلهی هیچکی رو هم نداشتم کلا. [شما به خودت نگیر لطفا!!!]
نمیفهمیدم چرا اینقدر عصبی هستم (البته هنوزم نمیدونم!).
امشب داشتم آکادمی موسیقی گوگوش رو نگاه میکردم، این دختر ِ، ماهان، فرت و فرت انرژی مثبت به من منتقل میکرد و همزمان یه چیزی درونم میگفت “بیخیال دیوونه”، “تیک ایت ایزی” و اینا!
دیدی یه وقتایی منتظر یه تلنگری تا خودتو جمع و جور کنی؟؟؟ ماهان امشب واسه من حکم تلنگر رو داشت…