هیجانمدار
عادت بد ما آدما این ِ که حد وسط نداریم. تفکر “یا این یا آن” بر کل وجودمون سایه انداخته.
مثلا وقتی با یه مشکل مواجه میشیم، یا باید کاملا تحت کنترل داشته باشیمش یا معتقدیم هیچ کنترلی روش نداریم و موجود بدبختی هستیم!
تو روانشناسی، واسه بهداشت روانی و سازگاری با مسائل زندگی، دو جور کنار اومدن وجود داره:
– کنار اومدن مشکلمدار: وقتی که اون مشکل یا مساله خاص قابل حل شدن هست یا به عبارتی، اگر به خودمون زحمت بدیم راهحلی واسهش وجود داره و میشه از پسش براومد. (مثلا مشکل درس خوندن که با برنامهریزی حل میشه، یا چاقی یا مسائل زناشویی و غیره)
– کنار اومدن هیجانمدار: وقتی فرد واسه اون مشکل خاص، کاری از دستش برنمیاد و فقط باید احساسات منفی رو کنترل کنه. در واقع فکر کردن به اون موضوع و کلید کردن بهش، چیزی جز ناراحتی در پی نداره. (مثلا مسائل مربوط به گذشته، چیزایی که انجامش از توانایی یه فرد خارج ِ، مرگ یه عزیز و غیره)
در پیش گرفتن هرکدوم از این دو سبک به تنهایی اشتباه ِ و هرکس باید براساس شرایط خاص، بین این دو نوسان داشته باشه تا بتونه زندگی بهتری داشته باشه…
این باید یادم بمونه. منی که فک میکنم باید همه چیز رو تحت کنترل داشته باشم و راهحلگرا ام…