خوب

آخر الزمان شده که عقربه‌های ساعت این‌جوری از هم فرار می‌کنن؟ چی به سر ساعت‌ها اومده؟ چشم به هم می‌زنم ۹ ِ صبح جاشو داده به ۹ ِ شب!

این روزها برام روزهای عجیبی هستن. این‌قدر اتفاقات عجیب غریب میفته که ذهنم گاهی حوصله‌ی پردازش کردن نداره و میگه برو تو صف تا نوبتت بشه!

خوبم. یک خوب که به شدت از خودش ناراضی‌ست! :)

درباره من

سارایی هستم که قبلا تارا میرکا بود اما از یک جایی به بعد خواست با اسم واقعی‌ش بنویسه. اینجا از فکرهام و تجربه‌های شخصیم می‌نویسم که برام مهم هستن و بهم کمک می‌کنن آدم بهتری باشم تا شاید برای شما هم مفید باشه. روانشناسی خوندم که خب از این جهت که گاهی رو نوشته‌هام اثر می‌ذاره خواستم بدونین :دی. به خاطر یه مشکل جسمی از ویلچر استفاده می‌کنم اما زندگی عادی خودمو دارم، انگار نه انگار! اصولا برام مهم نیست چه محدودیتایی دارم باید به جایی که می‌خوام برسم و این یه دستوره!! اگر وبلاگ من رو تو وبلاگتون لینک کردین لطفا بهم بگین. بسی مچکرم :]

برای ارتباط با من میتونید از صفحه "تماس با من" استفاده کنید.

شبکه‌های اجتماعی

FacebookTwitterInstagramGoodreadsIMDB