حریم شخصی
کتابهای نخوندهی ِ روی هم جمع شدهی ِ زیادی خریده بودم و در انتظار روزی که فلان بشه و بیسار نشه تا من بخونم اینا رو! ولی خب شرایطی که ایدهآل باشه هرگز ایجاد نمیشه و من دو سالی میشه که درست و حسابی کتاب نخوندم…
این بار دیگه بهانه رو کنار گذاشتم. از کتابایی که حجم کمی داشتن و ساده بودن شروع کردم. به دو – سه تا کتاب برخوردم که در حالت عادی امکان نداشت من همچین کتابایی رو بخرم و هنوز موندم چی باعث شده من کتابی مثل “ویتامینهای عشق و صمیمیت” رو بخرم!! به خصوص اینکه نویسندهش هم آقای حلت هست که اکثر روانشناسا دل خوشی از ایشون ندارن [یه روز حتما ایشون رو نقد خواهم کرد].
با بیحوصلگی ورق میزدم و تیترها رو میخوندم تا رسیدم به یه جمله که رو به خانوما نوشته شده بود:
“یک شب در هفته را بدون همسرتان سپری کنید.”
در نگاه اول هرکی با خودش میگه خب این کجاش به نفع آقاههست؟ خانوم ِ بره و واسه خودش خوش باشه و دست آخر منت هم داشته باشه به سر آقاهه که به خاطر تو و رابطهمون بوده؟ ولی هست عزیز من، هست! یک شب در هفته بدون هم بودن، گاهی زمانی رو برای خودمون کنار گذاشتن، تاثیر شگرفی روی دوام رابطه داره. طبیعی هست که آدما به حضور هم عادت کنن و عادت هم که در جریانین؟، لذت کنار هم بودن رو به حداقل ممکن تقلیل میده.
این یه ایراد ِ که فک کنیم حالا که ما یه نفر رو دوست داریم دیگه باید همهچی مشترک باشه. توی همون رابطهی “ما”یی میشه یه “من” و “تو” درون رابطه قائل شد که البته باید در نهایت به نفع همون “ما” باشه.
و یادمون باشه، همهی آدما، هر چهقدرم که اونا به ما نزدیک باشن یا ما به اونا، به یه پرایوسی، یه حریم شخصی نیاز دارند و این به معنای بیعشق و علاقه بودن نیست…
پینوشت:
۱- دوستانی که سوالهای خصوصی دارن، میتونن از فرم “تماس با من” که بالای صفحه هست استفاده کنن. من اینجا نمیتونم به سوال شما راحت جواب بدم و از طرف دیگه جواب ندادن رو بیاحترامی به مخاطبم میدونم. فقط وقتی ایمیلتون نیاز به پاسخ سریع داشت، اینجا واسهم بنویسن تا زود چک کنم.
۲- نظرتون راجع به تغییرات وبلاگ چی ِ؟ من همیشه به بازخورد شما نیاز دارم تا بتونم بهتر باشم.