بازار مسگرها

از صبح تا شب بی‌وقفه کار کنی به اندازه یه ذره درگیری ذهنی طاقت‌فرسا نیست…
درگیری ذهنی آدمو از پا میندازه! واسه همین باید ایمان آورد به قدرت ذهن روی جسم!
ذهنم درگیره. یه وقتایی حتی خودمم نمیدونم الان دارم به‌چی فکر می‌کنم بعد مجبور می‌شم از رضا کمک بگیرم تا بفهمم تو ذهنم چی می‌گذره!
بازار مسگرا رو دیدی؟ احتمالا نه ولی احتمالا در موردش شنیدی. ذهن من آیینه‌ای از همون بازاره الان!

درباره من

سارایی هستم که قبلا تارا میرکا بود اما از یک جایی به بعد خواست با اسم واقعی‌ش بنویسه. اینجا از فکرهام و تجربه‌های شخصیم می‌نویسم که برام مهم هستن و بهم کمک می‌کنن آدم بهتری باشم تا شاید برای شما هم مفید باشه. روانشناسی خوندم که خب از این جهت که گاهی رو نوشته‌هام اثر می‌ذاره خواستم بدونین :دی. به خاطر یه مشکل جسمی از ویلچر استفاده می‌کنم اما زندگی عادی خودمو دارم، انگار نه انگار! اصولا برام مهم نیست چه محدودیتایی دارم باید به جایی که می‌خوام برسم و این یه دستوره!! اگر وبلاگ من رو تو وبلاگتون لینک کردین لطفا بهم بگین. بسی مچکرم :]

برای ارتباط با من میتونید از صفحه "تماس با من" استفاده کنید.

شبکه‌های اجتماعی

FacebookTwitterInstagramGoodreadsIMDB