بارون
من برف رو خیلی دوست دارم، ولی عاشق بارونم…
واسه من یه حس طراوت و تازه شدنی تو بارون هست که لذتبخشتر از سکوت و سکون و آرامش برفه. از اون گذشته، صدای بارون، خودش آرامشبخشترین ترانهی دنیاست…!
باز، بارونه بارونه… و همین امروز رو لذتبخش میسازه!
اونقدر مستم از بارش بارون که دلم نمیاد چراغ اتاقم رو روشن کنم. دوست دارم فضای اتاقم همینطوری غرق در اعکاس آسمون ابری باشه. و اینقدر لبریز از لذت که دلم نمیاد موزیکی روشن کنم. صدایی زیباتر از صدای بارون هم داریم مگه؟؟
مث کسی ام که یه گیلاس مشروب صد ساله دستشه و هر بار یه کم ازش رو مزه میکنه. منم با هر ثانیه از شنیدن صدای بارون جرعه جرعه مست میشم…
هیچ چکیدهای موجود نیست زیرااین یک نوشته حفاظت شده است.