آرش منتظری
اشک من ، آب
چشمم ، آسیاب
و تو گندم زاری
در انتظار ،
تا آبها
از آسیاب
بیفتد ….
بعدنوشت: بچهها من خوبم، چون از تصویرسازی این شعر خوشم اومد گذاشتمش. نگران نباشین
چه رویای شیرینی ….
زمان ، ما را دید ،
خجالت کشید ،
پرکشید و رفت ….
* سروده آرش منتظری ، شاعر معاصر
پینوشت: من عاشق این شعرم. اگر دوست داشتین برداشتتون رو برام بنویسین…