آرامش
آدم حسود هیچوقت نمیتونه زندگی خودشو ببینه. هیچوقت نمیتونه از داشتههاش لذت ببره. چشمش همیشهی خدا دنبال زندگی دیگرانه. نمیتونه از خوشحالی کسی خوشحال بشه چون خوشحالی دیگران اذیتش میکنه. چون خوشحالی دیگران از حجم خوشحالیش کم میکنه.
آدم حسود آرامش نداره!
وقتی به خدا نزدیکترم، وقتی میرم سراغش، وقتی نیایشش میکنم و باهاش گپ میزنم حالم خیلی خوبتره. آروم میگیره ذهن سرکش و درگیر و عصیانگرم.
دور شدن از خدا، واسه روحم، واسه دلم خوب نیست، جواب نمیده. تجربه اینو بهم ثابت کرده.
این روزها، سرشار از آرامشم، لبریز از لبخند
من برف رو خیلی دوست دارم، ولی عاشق بارونم…
واسه من یه حس طراوت و تازه شدنی تو بارون هست که لذتبخشتر از سکوت و سکون و آرامش برفه. از اون گذشته، صدای بارون، خودش آرامشبخشترین ترانهی دنیاست…!
باز، بارونه بارونه… و همین امروز رو لذتبخش میسازه!
اوج خوشحالیم، یعنی اون لحظه که عمیقا از یه چیزی یا یه حرفی لذت میبرم، نه خندهست، نه سر و صدا، نه بالا پایین پریدن!
اوج خوشحالی من، لبخنده، آرامشه…
تو یه رابطه صادقانه، واسه پذیرش داشتن، واسه عشق گرفتن، نیازی به دروغگویی نیست. اگر هر کدوم از ما تو رابطهای باشیم که نیاز ببینیم خودمون رو مخفی کنیم تا دوست داشته بشیم، دروغ بگیم تا از دعوا جلوگیری کنیم، اون رابطه به جای رشد ما، به جای آرامش، به جای شادی، برامون سرکوب، درگیری ذهنی و ناراحتی به بار میاره.
از نشونهها غافل نشیم.
اینکه بخوای با کسی باشی که اون نمیخواد با تو باشه، آرامششو به هم بزنی تا کنارت باشه، اسمش عشق نیست، خودخواهی محضه…!
مدت هاست با همچین آدمی درگیرم! آدمی که مرز بین عشق و خودخواهی رو نمیفهمه، آدمی که هیچ حد و مرزی در مورد اینکه بهش بگی تو رابطهام سرش نمیشه و بعد از یک سال که هیچ جوابی از من دریافت نکرده هنوز زنگ میزنه و اسمس میده!!
گاهی بد نیست برای همدیگه یه کم، فقط یه کم، احترام قائل باشیم…