وقتی آدم دچار سوءتفاهم می‌شه، همیشه انگار یه باری رو شونه‌ش هست. مثل یه موضوع حل نشده ذهن آدم رو درگیر می‌کنه. و هرچی این موضوعات حل نشده تعدادشون بیشتر باشه، انرژی بیشتری از آدم می‌گیره، بی‌اینکه بدونیم، ناخودآگاه…!
ما آدما اگر یاد می‌گرفتیم منطقی و اصولی با همدیگه صحبت کنیم، سریع در برابر هم موضع نگیریم، مشکلاتمون رو با جادوی کلام حل‌وفصل کنیم، هر روز که از خواب بیدار می‌شیم انرژی‌مون واسه انجام کارها ده‌ها برابر بیشتر بود! بس که زیادن این حل‌نشده‌های زندگی، بین ما و آدما… بس که عادت کردیم از مشکلات فرار کنیم و نادیده‌شون بگیریم، به جای حل کردنشون! با این خیال که زرنگی کردیم و انرژی کمتری براش گذاشتیم! غافل از اینکه اگر می‌دونستیم این فرار و مثلا کمتر انرژی گذاشتن، ناخودآگاه چه انرژی‌ای ازمون می‌بلعه، حاضر بودیم ساعت‌ها وقت بگذاریم و یک بار برای همیشه، اون موضوع رو حل کنیم، و سرش رو ببندیم! و تازه اون موقع‌ست که ذهنمون آزاد شده و احساسمون رها!

درباره من

سارایی هستم که قبلا تارا میرکا بود اما از یک جایی به بعد خواست با اسم واقعی‌ش بنویسه. اینجا از فکرهام و تجربه‌های شخصیم می‌نویسم که برام مهم هستن و بهم کمک می‌کنن آدم بهتری باشم تا شاید برای شما هم مفید باشه. روانشناسی خوندم که خب از این جهت که گاهی رو نوشته‌هام اثر می‌ذاره خواستم بدونین :دی. به خاطر یه مشکل جسمی از ویلچر استفاده می‌کنم اما زندگی عادی خودمو دارم، انگار نه انگار! اصولا برام مهم نیست چه محدودیتایی دارم باید به جایی که می‌خوام برسم و این یه دستوره!! اگر وبلاگ من رو تو وبلاگتون لینک کردین لطفا بهم بگین. بسی مچکرم :]

برای ارتباط با من میتونید از صفحه "تماس با من" استفاده کنید.

شبکه‌های اجتماعی

FacebookTwitterInstagramGoodreadsIMDB