وقتی خودت رو دقیقا بذاری جای یه نفر، جای فکرهاش جای محیطش، جای گذشتهش، جای آدمهای مهم زندگیش، جای اتفاقات مهم زندگیش، اون وقت رفتارهاش برات قابل درک میشه.
من اعتقادم اینه که با کسی که متعادل نیست، نرمال نیست، یا رفتارهای ناخوشایند داره، اگر به شکل بیمار نگاه میشد الان بشریت انقد مشکل نداشت. اونم نه وقتی اون بیماری پا گرفت تا جایی که دیگه امیدی بهش نداشت، بلکه از همون آغاز، از همون بچگی.
هر انسانی حق داره خوب زندگی کنه و هیچکس بد به دنیا نمیاد، هیچکس خوب هم به دنیا نمیاد. انسان اون لوح سفیدی نیست که جان لاک میگفت هرچی روش بنویسی همون میشه. به هر حال آدما با گرایشات ژنتیکی خاصی به دنیا میان ولی این به این معنا نیست که کسی جنایتکار به دنیا میاد یا کسی بیمعرفت به دنیا میاد. حتی علم هم ثابت کرده محیط تاثیرش به دفعات بیشتره. این خانوادهها و جامعهها هستن که صفات موجود تو آدما رو تقویت یا سرکوب میکنن و یادمون باشه خانوادهها و جامعهها خود ما هستیم… جامعه یعنی من! جامعه یعنی تو…!