دربارهی خیلی چیزها دچار تردیدم. یک جورایی هیچ کاری رو با یقین انجام نمیدم.
از مذهب بگیر تا زندگی عاطفی. از آینده تا گذشته. از سرگرمیها تا اهداف…
همینطور سردرگم جلو میرفتم تا چند شب قبل که…
چند ماه پیش، دوستم رزا کتاب مسافر* رو واسهم گرفته بود. هربار میرفتم سراغش چون ذهنم درگیر بود نمیتونستم روش تمرکز کنم. چند روز ِ دارم میخونمش و دیشب این پاراگرافش، مثل یه شوک بود واسهم!:
“کلمب نفس عمیقی کشید و جواب داد: اغلب مردم چون در تصمیمشان مرددند، سعیشان بینتیجه میماند. میتوانم؟ نمیتوانم؟ به جلو بروم؟ به عقب برگردم؟ موفقیت به توازن احساسی از طرف شخصی متعهد نیازمند است. یک شخص متعهد هنگامی که با چالشی روبهرو میشود به دنبال راهحل خواهد بود ولی یک شخص مردد به دنبال راه فرار است.”
و من دیدم که، به دنبال راه فرارم. و این شوک واقعا تاثیرگذار بود…
نمیدونم واسه پوست انداختن آمادهام یا نه، اما مصمم بودن رو به خودم اضافه خواهم کرد.
* کتاب مسافر، نویسنده اندی اندروز، و فیروزه مهرزاد عزیزم که بسیار سیلیس و روون ترجمهش کرده رو، بهتون توصیه میکنم.
14 پاسخ به مواجهه با تردیدها، اوهوم!