چند روز پیش حین گپ زدن با یکی از دوستای خیلی عزیزم (صبا) بین حرفامون که داشتیم راجع به یکی از پستهای من بحث میکردیم جملهای گفتم که دوست دارم اینجا بنویسمش تا هم یادگاری بمونه و هم یه بخش از ماهیتمو بنویسم…
بحث زنانگی و مردانگی بود که گفتم: میدونی صبا، من دوست ندارم مرد باشم [هیچوقت دوست نداشتم]، ولی دوست دارم زنی باشم که یه جاهایی رفتار مردونه داره و یه جاهایی هم زنانگیشو بروز میده.
خب همهی ما تو وجودمون هم زنانگی داریم، هم مردانگی. حالا هرکس ممکن ِ یه سری خصوصیات درونش بارزتر باشه، اما تهی از یکی از این دو نیست. دید جنسیتی، اینکه کسی به زنانگیش بنازه یا مردانگیشو به رخ بکشه و این بشه دلیل و حجت کارها و رفتارها و حرفاش خیلی سطح پایین ِ.
دیدگاهتان را بنویسید