خواسته

یک وقت‌هایی هست که غرق می‌شی تو خواسته‌هات. چیزایی که می‌خوای اتفاق بیفته، جیزایی که اتفاق افتاده و چیزایی که نیفتاده.
من آدم به شدت پیشرفت‌گرایی هستم! اصلا نمی‌تونم به یه زندگی عادی نه تن بدم و نه رضایت. برام مهمه خیلی خاص بودن، خیلی منجصربه‌فرد بودن، خیلی عالی بودن. از همه لحاظ. رویاهام تو ذهنم چرخ می‌خورن.
یه انیمه می‌بینیم با رضا، اسمش باکومن هست. داستان دو پسر که می‌خوان مانگاکا بشن و سختی‌هایی که در این راه می‌کشن. جنس تلاششون عالیه. هرموقع من این انیمه رو میبینم، ترغیب می‌شم واسه زندگیم بیشتر تلاش کنم و همه‌چی برام جدی‌تر می‌شه. حتی چیزای حاشیه‌ای‌تری مثل نویسندگی تو وبلاگم، و لذتی که از نوشتن می‌برم برام پررنگ‌تر میشه.
باکومن به آدم یادآوری می‌کنه موفق بودن مستلزم فراتلاشه. کسی که بخواد مهم باشه، موفق باشه، باید روش زندگیش، مسیر زندگیش، دلمشغولیاتش، کاراش، در جهت موفق بودن باشه. خواستن مهمه، ولی خواستن توانستن نیست! خواستن فقط نقش نیت رو ایفا می‌کنه. خواستن وقتی توانستنه که با عمل در راه خواسته همراه باشه. کسی که می‌خواد یه تاجر موفق باشه ولی داره به جای کتاب تجارت، کتاب رمان می‌خونه خواستنش توانستن نیست.
می‌دونین؟، به نظرم وقتی باید گله کنیم که چرا به خواسته‌هامون نمی‌رسیم که:
۱. بدونیم چی می‌خوایم. واقعا چی می‌خوایم.
۲. بدونیم واسه رسیدن به اون خواسته باید چه کارهایی انجام داد.
۳. نقشه بلندمدت و کوتاه‌مدت رسیدن به هدف مشخص باشه.
۴. ببینیم برای رسیدن به اون خواسته تا الان چه کارهایی انجام دادیم.
۵. ببینیم کارهایی که انجام دادیم تا چه حد ما رو برای رسیدن به هدف کمک می‌کنه.
۶. برنامه‌ریزی روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه داشته باشیم.
۷. خودمون رو ارزیابی کنیم تا ببینیم برای رسیدن به هدف چه‌قدر موفق بودیم و کارهایی که انجام می‌دیم تا چه حد راضی کننده‌ست.
همه‌ی این‌ها هست ولی پیش‌قدم مهم قبل از این‌ها، اینه که بفهمیم استعدادهایی که داریم و استعدادهایی که نداریم چیا هستن و تو یه زمینه خاص تا چه حد استعداد داریم و خواسته‌مون تا چه حد با استعدادمون مطابقت داره. یادمون باشه همه یه استعدادایی دارن ولی مهم شناختن اوناست! هرچه‌قدر خواسته‌مون از استعدادمون دورتر باشه مستلزم تلاش بیشتریه و هرچه‌قدر تو یه زمینه خاص که خواهانشیم، استعدادمون کمتر باشه، نیاز به مبارزه بیشتری داره.
پس دلسرد نباید شد. من به این جمله اعتقاد دارم که هر شکست، مقدمه‌ی یک پیروزیه :)

خیلی وقتا مشکل ما تو زندگی این ِ که هنوز تکلیفمون با خودمون مشخص نیست!

نمی‌دونیم از خودمون، زندگی و مسیر پیش ِ رو، و آدمای اطرافمون چه انتظاری داریم…

بهش فکر کن، حتی بیارش رو کاغذ و با جزئیات بنویسش! فقط یادمون باشه با خودمون روراست باشیم! حساب عادت‌ها و روزمرگی‌ها رو از خواسته‌هامون جدا کنیم. واسه هر چیزی که می‌نویسیم می‌خوایم، دلیل موجه داشته باشیم.

اون موقع می‌تونیم بفهمیم کجای زندگی خودمون وایسادیم و کجا باید بریم.

بهش فکر کن. منم فکر می‌کنم…

مسیر زندگی

درباره من

سارایی هستم که قبلا تارا میرکا بود اما از یک جایی به بعد خواست با اسم واقعی‌ش بنویسه. اینجا از فکرهام و تجربه‌های شخصیم می‌نویسم که برام مهم هستن و بهم کمک می‌کنن آدم بهتری باشم تا شاید برای شما هم مفید باشه. روانشناسی خوندم که خب از این جهت که گاهی رو نوشته‌هام اثر می‌ذاره خواستم بدونین :دی. به خاطر یه مشکل جسمی از ویلچر استفاده می‌کنم اما زندگی عادی خودمو دارم، انگار نه انگار! اصولا برام مهم نیست چه محدودیتایی دارم باید به جایی که می‌خوام برسم و این یه دستوره!! اگر وبلاگ من رو تو وبلاگتون لینک کردین لطفا بهم بگین. بسی مچکرم :]

برای ارتباط با من میتونید از صفحه "تماس با من" استفاده کنید.

شبکه‌های اجتماعی

FacebookTwitterInstagramGoodreadsIMDB