یه جوری هیچ‌وقت، وقت نداریم، یه جوری سراسر زندگیمون سرشار از عجله و دوییدن و نرسیدنه انگار قراره به کجا برسیم؟
تفریحات پر از عذاب وجدان، خوابای با فکرای کارای فردا، وقت‌گذروندن با دوستای پر از احساس وقت تلف کردن…
اون‌جایی که فکر می‌کنی بهش می‌رسی ناکجاآباده! مقصدی وجود نداره، ته‌ی نیست واسه خواسته‌هامون که! مقصد یه سرابه، واقعیت نداره! تنها چیزی که واقعیت داره، وجود داره، هست، مسیره… راهی که داری می‌ری، تک‌تک قدم‌هات واقعی‌ان. اگر مسیرو به امید رسیدن به مقصد از دست بدی، بهتره بدونی که، “هرگز زندگی نکردی“…

4 پاسخ به اسیر سراب‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

~x( x-( o^: o:-) i-) b-) [-( @-> @-) >>: >:p >:D< >:) =p~ =d> =; =)) <:-p ;;;) ;;) ;) :| :x :D :> :-ss :-s :-p :-o@ :-o :-j :-h :-b :-? :-> :-< :-/ :-& :-$ :- :* :)) :) :(( :( 8-} 8-> -0- (:| #:-s #-o
درباره من

سارایی هستم که قبلا تارا میرکا بود اما از یک جایی به بعد خواست با اسم واقعی‌ش بنویسه. اینجا از فکرهام و تجربه‌های شخصیم می‌نویسم که برام مهم هستن و بهم کمک می‌کنن آدم بهتری باشم تا شاید برای شما هم مفید باشه. روانشناسی خوندم که خب از این جهت که گاهی رو نوشته‌هام اثر می‌ذاره خواستم بدونین :دی. به خاطر یه مشکل جسمی از ویلچر استفاده می‌کنم اما زندگی عادی خودمو دارم، انگار نه انگار! اصولا برام مهم نیست چه محدودیتایی دارم باید به جایی که می‌خوام برسم و این یه دستوره!! اگر وبلاگ من رو تو وبلاگتون لینک کردین لطفا بهم بگین. بسی مچکرم :]

برای ارتباط با من میتونید از صفحه "تماس با من" استفاده کنید.

شبکه‌های اجتماعی

FacebookTwitterInstagramGoodreadsIMDB