محبت

من فکر می‌کنم همه می‌تونن بگن قربونت برم، عزیزمی، فدات شم، مث خواهرمی، و فولان و بیسار! محبت کلامی خوبه دلنشینه لازمه ولی کافی نیست!
یعنی با همه خوب بودن این حرفا، میزان باورپذیریش واسه من در این حده که لبخند بزنم سری تکون بدم و منتظر زمان بشینم! و اون موقع زمان نشون می‌ده چه‌قدر این لطف داشتنا حاصل عادت کلامی هست که مثل نقل و نبات بپرونیم و چه‌قدرش واقعیه. و اونم وقتی معلوم می‌شه که اون آدم که براش مثل خواهرش بودی قرار می‌شه کاری برات انجام بده و پای منافع وسط میاد…
هیچ‌جا، هیچ‌وقت به اندازه وقتی که آدما پای منافعشون وسطه، نمی‌تونی بشناسیشون، هیچ‌جا، هیچ‌وقت!

هیچ چکیده‌ای موجود نیست زیرا‌این یک نوشته حفاظت شده است.
درباره من

سارایی هستم که قبلا تارا میرکا بود اما از یک جایی به بعد خواست با اسم واقعی‌ش بنویسه. اینجا از فکرهام و تجربه‌های شخصیم می‌نویسم که برام مهم هستن و بهم کمک می‌کنن آدم بهتری باشم تا شاید برای شما هم مفید باشه. روانشناسی خوندم که خب از این جهت که گاهی رو نوشته‌هام اثر می‌ذاره خواستم بدونین :دی. به خاطر یه مشکل جسمی از ویلچر استفاده می‌کنم اما زندگی عادی خودمو دارم، انگار نه انگار! اصولا برام مهم نیست چه محدودیتایی دارم باید به جایی که می‌خوام برسم و این یه دستوره!! اگر وبلاگ من رو تو وبلاگتون لینک کردین لطفا بهم بگین. بسی مچکرم :]

برای ارتباط با من میتونید از صفحه "تماس با من" استفاده کنید.

شبکه‌های اجتماعی

FacebookTwitterInstagramGoodreadsIMDB