شهر بارونی

گاهی هم از خودت می‌پرسی حکمتش چیه که خدا این همه تمایل وحشتناک به استقلال و آزادی تو وجودت به ودیعه نهاده و از طرف دیگه، مشکلی رو بهت داده که حتی تو خیلی از کارای جزئی و پیش‌پا‌افتاده ناچاری، دقیقا ناچاری، از اطرافیانت کمک بگیری.
و این سوالیه که به قول سیامک عباسی، یه وقتا یه دردایی تو دنیا هست، که آدم رو از ریشه می‌سوزونه…

شهر بارونی – سیامک عباسی [دانلود]

درباره من

سارایی هستم که قبلا تارا میرکا بود اما از یک جایی به بعد خواست با اسم واقعی‌ش بنویسه. اینجا از فکرهام و تجربه‌های شخصیم می‌نویسم که برام مهم هستن و بهم کمک می‌کنن آدم بهتری باشم تا شاید برای شما هم مفید باشه. روانشناسی خوندم که خب از این جهت که گاهی رو نوشته‌هام اثر می‌ذاره خواستم بدونین :دی. به خاطر یه مشکل جسمی از ویلچر استفاده می‌کنم اما زندگی عادی خودمو دارم، انگار نه انگار! اصولا برام مهم نیست چه محدودیتایی دارم باید به جایی که می‌خوام برسم و این یه دستوره!! اگر وبلاگ من رو تو وبلاگتون لینک کردین لطفا بهم بگین. بسی مچکرم :]

برای ارتباط با من میتونید از صفحه "تماس با من" استفاده کنید.

شبکه‌های اجتماعی

FacebookTwitterInstagramGoodreadsIMDB